مدیریت تولید؛ یک آشنایی مختصر
مدیریت تولید یا مدیریت عملیات تولید در تعریف علمی آمده است: فرایند برنامهریزی و کنترل فرایندهای یک واحد تولیدی بهمنظور انجام کارها به شکلی کاملا سادهسازی شده. مهارتهای مدیر تولید در دو حوزه خود را نمایان میکند: اول، مجموعه کارهای ستادی و مدیریتی و دوم، حضور میدانی در محل تولید برای نظارت دقیقتر. مدیریت تولید مانند سایر ردههای مدیریتی مثل مدیر منابع انسانی، بازایابی یا مالی مسئولیتهای مشخصی دارد.
حوزه وظایف یک مدیر تولید فقط محدود به کارخانه و نظارت به فرایندها و روشها نیست؛ مدیر تولید علاوه بر این کارها، وظیفه طراحی محصول و فرایند تولید آن، برنامه ریزی تولید، کنترل ظرفیت، مدیریت سیستم کنترل تولید و مدیریت نرم افزار کنترل کیفیت را دارد. حتی باید حضور او در برخی از فرایندهای بهای تمام شده را نیز در حوزه وظایف او بیاوریم. همچنین بهعنوان آخرین و شاید مهمترین وظیفه، او مسئول کارگران خط تولید، که یکی از ضلعهای اصلی منابع تولیدند هم است. مدیران تولید این روزها ابزارهای زیادی برای مدیریت فرایندهای خط تولید و سازمان در اختیار دارند. یکی از این ابزارها نرم افزار تولید ابری است. این شکل از نرم افزارها به مدیران تولید امکان میدهد حتی بدون نیاز به حضور در مجموعه تولیدی نیز به دریافت گزارشها و تعریف دستورهای لازم بپردازند. نرم افزارهای ابری ستون اصلی انقلاب چهارم صنعتی هستند. انقلابی که دیجیتالی شدن را سرلوحه خود میداند. کارخانه دیجیتال، سازمان دیجیتال و کسبوکار دیجیتال همگی در انقلاب ۴.۰ صنعتی نقش اصلی دارند.
حال بیایید یک تعریف سادهتر و جمعوجورتر از مدیریت تولید داشته باشیم؛ این مفهوم در سادهترین حالت یعنی مدیریت فرایند تبدیل مواد اولیه به محصول نهایی. مدیریت تولید بخش جداییناپذیر از فرایندهای سازمان است و حضور آن در سازمان در دو حوزه خلاصه میشود: طراحی و اجرا. تعریف محصولات و روش تولید آنها، تعریف استانداردهای انجام کار، نظارت بر تولید و هماهنگی با سایر بخشها در حوزه مسئولیتهای مدیر تولید است.
نام مدیریت با چند دانشمند و نظریهپرداز گره خورده است. یکی از آنها فردریک تیلور، بنیانگذار مدیریت علمی است. تیلور یک مخترع و مهندس آمریکایی بود که اولین بار با انتشار کتابی به نام قواعد مدیریت علمی نام خود را بر سر زبانها انداخت. شیوههایی که او در کتابش ارایه کرده بود قابل پیادهسازی در بیشتر صنایع آن زمان بود و از همین رو مورد استقبال کارآفرینان و صاحبان کسبوکار قرار گرفت.
تقسیم کار تخصصی و انجام کار با بهینه کردن شرایط محیطی از جمله مسایلی بود که تیلور در کتابش به آن اشاره کرده بود. سیستم مدیریت صنعتی که او ابداع کرد بهعنوان تیلوریسم شناخته شد. سیستمی که تاثیر شگرفی بر مهندسی صنعتی و مدیریت در جهان گذاشت.
در مدیریت تولید با مفهومی به نام ۵M روبهرو هستیم. این ۵M شامل نیروی انسانی (Men)، دستگاهها (Machines)، روشها (Methods)، مواد (Materials) و پول (Money) است. هدف غایی مدیریت تولید و وظیفه اصلی مدیر تولید ایجاد هماهنگی بین این ۵M و مدیریت موثر و مداوم فرایندهای آن است. یک فرایند موثر و دقیق مدیریت تولید باعث کاهش هزینهها و افزایش سودآوری در سازمان میشود، پس اهمیت دادن به این مفهوم برای سازمانها حیاتی است.
با «ثمر»، نرم افزار تخصصی تولید تیمیار آشنا شوید
متفاوت، منعطف، دقیق و کاربردی با انواع گزارشهای تخصصی تولید.
سربلند در آزمون مجموعههای تولیدی و صنعتی کشور.
مدیریت تولید در کدام حوزهها تصمیمگیری میکند؟
مدیریت تولید در چهار حوزه اصلی به تصمیمگیری برای فرایندهای کسبوکار میپردازد:
برنامهریزی تولید
مرحله برنامهریزی تولید بعد از تعریف سربرنامه تولید (MPS) شروع میشود.در این مرحله نیاز است تا مدیران تولید تصمیم بگیرند تولید کِی، کجا و چگونه شروع شود. تولید هر محصول شرایط خاص خود را دارد. سرعت تولید، مواد اولیه مورد نیاز و ماشینهای مورد نیاز برای تولید هر محصول متفاوت است و برنامهریز برای آن نیز به همین شکل.
کنترل تولید
مدیران در بخش کنترل تولید شبیه افسران پلیسی هستند که در یک چهارراه شلوغ مشغول هدایت منابع و افراد بهجای مشخص خودشان هستند. نتیجه کنترل درست و دقیق، تولیدی روان و جلوگیری از انباشت کارهاست. در کنترل تولید مدیران باید بهدقت مراقب رعایت استانداردهای کنترل کیفیت و پایش سرعت تولید و فشار به منابع تولید باشند. کنترل تولید بهعنوان بخش بنیادین طراحی ویژگیها در نظر گرفته میشود.
بهبود فرایندها
سازمانهای فراوانی برای بهینهکردن فرایندهایشان از روشهایی مثل تولید ناب یا شش سیگما استفاده میکنند. وظیفه تمام مدیران تولید و مفهوم اصلی این مدل مدیریت در محور پایش و بهبود دایمی فرایندهاست. حتی اگر در کسبوکار از این روشها و فناوریها استفاده نشود، بازهم هیچ فرایندی ایستا نیست و مدیریت تولید نیاز به تقویت فرایندهای بنیادین سازمان برای حفظ مسیر رشد دارد.
نگهداری از دستگاهها
همانطور که مدیران تولید برای مدیریت و راهنمایی کارکنان خط فرایندها و رویههای خاصی را اجرا میکنند، باید برای نگهداری از دستگاهها و ابزارها هم برنامه مشخصی داشته باشند. در این بخش، مفهومی به نام اثربخشی کلی تجهیزات (OEE) وجود دارد. این مفهوم برای حفظ و بالابردن بهرهوری دستگاههای تولید حیاتی است. بهخصوص برای کسبوکارهای تولیدیای که از روش قیمتگذاری بهای تمامشده تولید استفاده میکنند و هزینه نگهداری ماشینآلات را در قیمت نهایی محصول لحاظ میکنند.
چرا مدیریت تولید مهم است؟
بدون وجود مدیریت اثربخش فرایندهای کف کارخانه، خطاها و ناکارآمدیها در سازمان رایج میشود. برای از بین بردن این مشکل، مدیریت تولید برای مدیریت فرایندها در این بخشها لازم و ضروری است:
P5 مدیریت تولید چیست؟
تقسیمبندی وظایف مدیریت تولید در قالب P5 انجام میشود. این چارچوب مفهومی شامل: محصول (Product)، کارخانه (Plant)، برنامه (Programme)، فرایندها (Processes) و کارکنان (People) است و بر فعالیتهای مختلف مدیر تولید در سازمان تاثیرگذار است. در ادامه هرکدام از این Pها را بررسی میکنیم.
1. محصول (Product): محصول پل بین تولید و بازاریابی است. صرف نیاز مصرفکننده به محصول نمیتواند دلیل خوبی برای تولید آن باشد. سازمان در مرحله اول باید قادر به تولید آن و در مرحلههای بعد باید برخی موارد برای مشتری تضمین کند تا از برگشت مشتری و خرید مجدد او مطمئن شود. مواردی مانند:
برای رسیدن به این ۵ مورد باید عوامل داخلی و خارجی زیادی را در نظر بگیرید. مثل نیاز بازار، فرهنگ بازاری که میخواهید در آن فعالیت کنید (بهخصوص اگر در بعد بینالمللی فعالید)، محدودیتهای قانونی و محیطزیستی. همچنین در نظر داشته باشید که تنوع بیشازحد محصولات میتواند باعث اثرگذاری منفی بر فرایندهای تولیدتان شود.
2. کارخانه (Plant): کارخانه در گروه داراییهای ثابت است. در مدیریت تولید، کارخانه باید با نیازها و شرایط تولید محصول همسو باشد. مواردی که مدیران تولید در این P باید رعایت کنند شامل اینهاست:
موضوع مهم و قابل تامل در این بخش، طراحی محیط کاریای است که امکان جریان روان کار را برای شما بهوجود آورد. مواد و نیروهای انسانی باید قادر باشند از یک نقطه وارد شوند و مستقیم از یک نقطه دیگر خارج. اگر مواد و منابع تولید در محل تولید شروع به چرخیدن دور خود کردند بهسرعت به فکر تغییر طراحی خط تولید باشید.
3. فرایند (Process): همیشه برای انجام کارها روشهای مختلفی وجود دارد. اما برای رسیدن به هدفها نیاز است تا بهترین روش را برگزینید. برای تصمیمگیری راجع به انتخاب بهترین فرایند در کسبوکار باید به موارد زیر دقت کنید:
4. برنامه تولید (Programme): منظور از برنامه تولید، جدول زمانی آن است. برنامه تولید برای موارد زیر جدول زمانی ارایه میکند:
5. منابع انسانی (People): تولید بدون نیروی انسانی معنا ندارد. نیروهای انسانی ازنظر دیدگاهشان به کار، مهارتها و انتظاراتشان باهم تفاوت دارند. مدیریت تولید برای ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین نیروهای کار باید راهکارهای استاندارد یا حتی خلاقانهای بهکار برد. مثل:
در راهکار مدیریت تولید ثمر میتوانید:
مدیریت تولید و مدیریت عملیات
شاید در نگاه اول مدیریت تولید و مدیریت عملیات مفاهیم یکسانی بهنظر بیایند، با اینکه حوزههای مشترک زیادی بین این دو مفهوم وجود دارد اما تفاوتهایشان بهاندازهای هست که آنها را باهم یکی ندانیم. مدیریت تولید، قواعد و استانداردهای مدیریت را در فرایندهای تولید پیادهسازی میکند. مدیریت عملیات اما فقط محدود به تولید نیست و تمام فعالیتهای بیرونی و درونی کسبوکار و تولید را مدیریت میکند.
مدیران عملیات قواعد و استانداردهای مدیریتی را نهفقط در بخش تولید که در همه ردههای سازمان پیادهسازی میکنند. رسیدگی و مدیریت در حوزههایی مثل خدمات مشتری یا فرایندهای خرید یا حتی فروش و بازاریابی در حوزه وظایف و مسئولیتهای مدیریت عملیات است. دقت کنید که مدیریت عملیات یک مفهوم است و به این معنا نیست که مدیر عملیات کسی است که تمام کارهای خدمات پس از فروش، بازاریابی و... را انجام میدهد. درواقع میتواند اینطور گفت که اینم نوع مدیریت خود بخشی از مدیریت عملیات است.
مدیریت عملیات در هر بخشی از سازمان قابل پیادهسازی است. خرید، انبارداری، حملونقل، فروش، زنجیره تامین و... . سایر وظایف مدیریت عملیات ازاینقرار است:
ممکن است تمایز این نقشها در کسبوکارهای کوچک خیلی ممکن نباشد. در این سازمانها مدیران معمولا چند نقش مختلف دارند و خیلی متوجه تفاوت مدیریت تولید و مدیریت عملیات نمیشوند. اما در سازمانهای بزرگ تمایز این نقشها کاملا مشخص است و به چشم میآید. پس، اندازه، ساختار سازمانی و حوزه فعالیت سازمانها مهمترین ویژگیهایی است که حضور داشتن یا نداشتن مدیریت عملیات و تولید در آنها را مشخص میکند.
مزایای مدیریت تولید برای کسبوکارها
در اتمسفر امروزی صنایع تولیدی مدیریت تولید اثربخش نیازی اساسی برای رسیدن به سود و برآوردن هدفهای کسبوکار است. بهکارگیری این مفهوم در سازمانها میتواند مزایای زیادی داشته باشد. مانند:
مدیریت تولید و نرمافزار
مدیریت تولید مانند هر مفهوم دیگری در کسبوکار، اینروزها نرمافزار خاص خودش را دارد. نرمافزارهایی که در کنار کمک به جمعآوری دادهها، پایش آنها، نظارت بر دستگاهها، تعریف دورههای تعمیر و نگهداری، ارایه گزارشهای متنوع و... به مدیران کمک میکند تا دید گستردهتری به فرایندهای تولید داشته باشند. نرمافزارهای تولید و مدیریت آن معمولا در دو دسته ارایه میشوند: یا بهعنوان راهکاری مستقل یا بهعنوان بخشی (ماژول) از نرمافزارهای جامعتر و کاملتری به نام ERPها. همچنین این نرمافزارها میتوانند برای همه روشهای تولید مانند تولید انبوه، تولید سفارشی، تولید دستهای، تولید کارگاهی، تولید پروژهای و تولید پیوسته سفارشی شوند تا فرایندها و رویههای جاری کسبوکارهای تولیدی با سرعت و دقت بالاتری پیش رود.
برای مکانیزه کردن فرایندها و بهتر شدن سرعت تولید، استفاده از راهکار تولید میتواند کمک بزرگی برای سازمانها باشد. نرمافزارهای مدیریت فارغ از اینکه ابریاند یا محلی، مستقلاند یا بخشی از یک نرمافزار دیگر، یک ابزار کاربردی و مهم برای کسبوکارهاست.
مدیریت تولید و مفاهیم
مدیریت تولید با ساز و کار مشخصی منابع سازمان را بهطور کارا و اثربخش در خدمت تولید و رضایتمندی مشتریان نگه میدارد. این کار مهارتهایی ویژه و محاسباتی دقیق لازم دارد و البته کمی نیز پیشبینی. مدیران کسب و کارها چگونه میتوانند بهترین مدیریت را بر بخشها و فرآیندهای متنوع تولید اعمال کنند؟ این کار را تا چه حدی میتوانیم تجربی بدانیم؟ قطعاً هر سازمان موفقی مدیریت صحیحی بر فرآیندهای تولیدش داشته است و در دنباله این مطلب، ما در پی کشف چند و چون چنین مدیریتی هستیم. شاید مرور کردن این مطلب تیمیار کمک کند تا کمی با عینک تجربه و علم به پیچیدگیهای این موضوع بنگرید. پس تا انتها با ما همراه شوید. پس از مطالعه کردن این مطلب میتوانید:
منظور از مدیریت تولید چیست و چه نقشی در سازمان دارد؟
این نوع مدیریت عبارت است از مجموعه اقداماتی که در سازمانهای تولیدی باعث ارتقای فرآیندهای تولید، موجودی و منابع انسانی میشوند. نتیجه چنین اقداماتی کاهش ضایعات، تولید محصولات بهتر و افزایش رضایتمندی مشتریان و سودآوری است. کسب و کارهایی که این کار را بهصورت اصولی انجام میدهند
بنابراین، میتوانیم بگوییم که مدیریت تولید در پی تولید کردن بهترین محصولات با کمترین هزینه و در سریع ترین زمان ممکن است؛ لذا آن را میتوانیم به دستآوردن دادههای باکیفیت و آنی و به کار بردنشان برای بهبود کیفیت محصولات نیز معنا کنیم. بهطور کلی، نقش این نوع مدیریت را در کسب و کارها میتوانیم در موارد زیر بدانیم.
مدیریت تولید چه مزایایی را برای کسب و کارها در بر دارد؟
این سیستم مدیریت به کسب و کارتان کمک میکند تا با عوامل مهم داخلی و خارجی بهتر مواجه شود. برخی از چنین عواملی عبارتند از: سرمایه فکری، سیاستهای عملیاتی، میانگین نرخ فرسایش و بهبود رقابت.
چنانچه عملیات تولید به خوبی اجرا شوند، مدیران زمان بیشتری برای پرداختن به ایدههای جدید و استفاده کردن از آنها برای افزایش فروش سازمان خواهند داشت. مدیریت تولید نظارت بر درآمد و هزینه های کسب و کارتان را آسانتر میکند و درآمد کلی آن را در درازمدت افزایش میدهد. با مدیریت کردن بهتر سودآوری کسب و کار، درک بهتری نسبت به درآمد در سازمان به وجود میآید.
مدیریت تولید این فرصت را ایجاد میکند تا کارایی روش تولید محصول را ارتقا دهید. همچنین، میتوانید نحوه ذخیرهسازی مواد خام را بهتر کنید. مزیت این کار این مسئله است که میتوانید آسیبها و تلفات مواد را به حداقل برسانید. بنابراین، از این منظر میتوانیم این نوع مدیریت را توانایی بهکارگیری ابزارهای مفیدی مثل نرمافزار مدیریت انبار، نرمافزار تولید، عیبیابی و برنامههای مهندسی مجدد فرآیندها بدانیم. همه این ابزارها به افزایش کارایی تولید کمک میکنند.
مدیریت تولید کمک میکند تا هر یک از مدیران بخشهای کسب و کارتان این مسئولیت را بر عهده بگیرند که مطمئن شوند تمامی وظایف در حال انجام تحت نظرشان مطابق ضوابط قانونی انجام میشوند. این ویژگی کسب و کارتان را در برابر جریمههای احتمالی دولتی و تصمیمات شدید نظارتی مصون نگه میدارد.
با بهرهگیری از برنامه مدیریت کیفیت در تولید و به تبع آن، حفظ استانداردهای بالا و در عین حال حصول اطمینان از کارایی، انتظارات مشتریانتان را برآورده کنید. این کار میزان رضایتمندی آنها را بیشتر میکند و میتواند وجهه برند سازمان را در نزد آنها معتبر و موجه کند.
مدیریت تولید با استفاده کردن مناسب از سیستمهای تولید، به کاهش ضایعات کمک میکند. چنین سیستمهایی غالباً دارای امکانات مدیریت موجودی هستند که به کنترل موجودی و در نتیجه، کاهش مسائل ناشی از کمبود یا مازاد موجودی کمک میکنند. سرمایهگذاری در این نوع سیستمهای مدیریتی به کاهش فضای موجودی و بهبود دقت عملیات نیز کمک میکند.
مدیریت تولید مستلزم همکاری بخشهای مختلف برای تولید محصولاتی باکیفیت است. این شرایط به بهبود بهرهوری کسب و کار و تأمین شدن انتظارات مشتریانتان کمک میکنند. لذا باید مطمئن شوید که از فناوری نوآورانه برای کمک به کسب و کارتان جهت دستیابی به اهداف تعیین شده کمک میگیرید. همچنین، لازم است که با استفاده از روشهای منظم کنترل آماری از کارکرد سیستمهای تولید مطمئن شوید.
مدیریت تولید چه نقشی میتواند در زمینه ارتقای مزیت رقابتی سازمان داشته باشد؟
برای اینکه کسب و کارتان دارای مزیت رقابتی مطلوبی باشد، باید اصول خاصی را برای موفقیت آن رعایت کنید. این اصول بهطور کلی به تحلیل کردن «زنجیره ارزش» کسب و کارتان کمک میکنند. مدیریت موفقیتآمیز زنجیره ارزش باید بخشی از برنامهریزی راهبردی سازمان باشد؛ راهی قدرتمند برای کمک کردن به عملیات تولید جهت کنترل کردن هزینهها و موفقیت در محیط تجاری بسیار رقابتی امروزی. اما دستیابی به مزیت رقابتی و تقویت آن به عوامل مختلفی بستگی دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
برای یافتن بخشهای منحصر به فرد بازار، لازم است که جمعیتشناسی دقیقی درباره مشتریانتان داشته باشید. اولین قدم در زمینه اهمیت دادن به زنجیره ارزش در مدیریت تولید، تحقیق کردن درباره محصولاتی است که مشتریانتان خواهانشان هستند. با تحلیل دقیق بازار، از جمله ارزیابی کردن روندهای موجود در رفتار مصرف کنندگان، میتوانید آنچه را که مشتریان میخواهند، پیشبینی و محصولات مورد نظر آنها را فراهم کنید. این کار بهویژه در حوزه کسب و کارهای کوچک میتواند به معنی همکاری مستقیم با تأمینکنندگان برای تولید کردن محصولی جدید باشد.
هدف از تولید کردن نمونه اولیه آزمایشگاهی، امتحان کردن ایدههای جدید طراحی است. یکی از جنبههای مدیریت تولید، مدیریت نوآوری در سازمان است. پس از آنکه محصول جدیدی را شناسایی کردید یا محصول فعلی را برای پاسخگویی بهتر به تقاضای پیشبینی شده مشتریان ارتقا دادید، باید آن را آزمایش، پالایش و برای تولید مهیا کنید.
کنترل کردن مؤثر هزینهها در زنجیره ارزش مهم است. نوع مدیریت میتواند تأثیر زیادی بر کیفیت، هزینه و ارزشآفرینی تولید داشته باشد. بهینهسازی فرآیندهای تولید، هزینههای آن را در چارچوبی منطقی تنظیم میکند و همواره اهداف سازمان را در عملیات تولید جاری و ساری میکند.
سازمانتان راهبرد بازاریابی قوی لازم دارد تا بتواند برندش را در بازار رقابت، متمایز کند. برای این منظور در سیستمهای مدیریت تولیدی نظیر تیمیار به سه جزء کلیدی هر محصول توجه میکنند: ارزش محصول، ارزش خدمات و ارزش مشتری. البته آنچه که درباره جزء ارزش مشتری انجام میدهیم، فراتر از خدمات فروش و گارانتی است.
انبار سازمان میتواند نقش مهمی در کارآمدی عملیات تولید ایفا کند. محل انبار و نحوه توزیع محصول حلقه مهمی در زنجیره ارزش کسب و کارتان است. سیستمهای حمل و نقل مواد، بستهبندی، ارتباطات و اطلاعات باید برای رساندن محصول به مشتریانتان بهصورت هماهنگ و بههنگام عمل کنند. توزیع یا مدیریت لجستیک در عصر دیجیتال و تحولات ایجاد شده در حوزه این مدل مدیریت بسیار مهم هستند و نحوه بهکارگیری هر نقطه توزیع قابل بررسی و تغییر است.
رساندن محصول به مشتریان به معنای آموزش دادن همه اصول تحویل محصولات، ارائه مشاوره به مشتریان درباره نحوه استفاده از محصول، تشخیص و عیبیابی و ارائه این خدمات در محیطی صمیمانه به کارکنانتان است. مدیریت تولید این حلقه نهایی زنجیره تأمین را در صورت نیاز اصلاح میکند و اطلاعات آن برای سنجش رفتار مشتری به کار میروند.
مدیران تولید، عملیات تیم تولیدی را هدایت و هماهنگ و بر آنها نظارت میکنند. آنها ممکن است به اداره کردن کل یک کارخانه تولیدی یا نظارت بر بخش خاصی از فرآیند تولید، مانند مدیریت تولید یا کیفیت کمک کنند. وظایف شغلی مدیر تولید بسته به نقش و عنوان شغلی وی متفاوت است. اما میتوانیم چارچوب مشخصی به شرح زیر را برای آن در نظر بگیریم.
چرا مدیریت تولید برای کسب و کارها مهم است؟
پیش از پرداختن به پاسخ این سؤال، ابتدا لازم است به اهمیت تولید بهعنوان یک مفهوم کلی توجه کنیم. تولید نقش مهمی در اقتصاد دارد و بسیاری از چیزهایی که هر روز استفاده میکنیم حاصل فرآیندهای تولید هستند؛ مثل لپتاپ، تلویزیون، خودرو و پلی که در مسیر کارمان از رویش رد میشویم. اما مهم است که تولیدکنندگان کالاهای باکیفیتی را تولید کنند. آنها باید مهلتها، الزامات و مقادیر مختلفی را در تولید رعایت کنند و در این جا است که تیم مدیریت تولید تضمین میکند که همه این فرآیندها طبق برنامه پیش خواهند رفت. بدون چنین مدیریتی:
لذا در ادامه به مهمترین دلایل اهمیت چنین مدیریتی برای کسب و کارها اشاره میکنیم.
یکی از مهمترین مسئولیتهای مدیران تولید تعریف کردن اهدافی قابل دستیابی برای کسب و کار است. مدیران در سازمانهای تولیدی، اهدافی را در خصوص خروجی، کیفیت و رشد تعیین میکنند. آنها محرّک اصلی دستیابی به این اهداف هستند. مدیران:
این کار به نوبه خود منجر به رشد درآمد و سودآوری کسب و کار میشود.
مدیران مسئول نظارت بر فرآیندها و جریانهای کاری تولید هستند. اگر عاملی سرعت سیستمها را کند میکند یا باعث افزایش هزینهها در این فرآیند میشود، مدیر تولید باید راهکاری برای آن بیابد. او ممکن است توصیههایی را برای بهینهسازی گردش کار، به حداقل رساندن ضایعات محصول جهت صرفهجویی کردن در هزینههای مواد، به حداکثر رساندن خروجی به کمک فناوریهای جدید و به حداقل رساندن ورودیهای فعلی داشته باشد. همه اینها برای بهبود حاشیه سود کسب و کار انجام میشوند.
اثر مدیریت مؤثر و کارآمد در کل کسب و کار دیده میشود؛ در اینصورت:
این شرایط به تولیدکنندگان مزیتی رقابتی میبخشند و مبنایی عالی برای حفظ مشتری ایجاد میکنند. پژوهشهای اخیر نشان میدهند که تنها افزایش 5 درصدی تلاشها برای حفظ مشتری میتواند درآمد شرکت را بین 25 تا 95 درصد زیاد کند.
ایمنی جزء حیاتی صنعت است؛ در کارخانجات معمولاً از تجهیزات و ماشینآلات بزرگ استفاده میکنند و مهم است که همه کارکنان در خصوص نحوه کار با آنها آموزشهای لازم را ببینند و آگاهی و تجربه کافی کسب کنند. مدیران تولید مسئول آموزش یا هماهنگی آن برای کارکنانشان هستند تا مطمئن شوند که همه استانداردهای ایمنی، تکنیکهای مناسب و اقدامات لازم را در مواقع اضطراری درک میکنند. به همین ترتیب، از تولیدکنندگان انتظار میرود که استانداردهای لازم را درباره ایمنی، بهداشت، سلامت و سیاستهای شغلی رعایت کنند. مدیریت تولید این اطمینان را حاصل میکند که همه اعضای تیم تولید این استانداردها را میشناسند و مهمتر از آن، رعایت میکنند.
مدیریت تولید حرفهای است که تعادل بین کارهای تاکتیکی و تجاری را در بر میگیرد؛ اما مؤلفه دیگر این نقش مدیریت کردن افراد است. مدیران تولید صرفاً مسئول اداره کردن یک کارخانه یا بخش نیستند بلکه:
بهزعم مدیر عامل سابق زیراکس: «کارمندانی که معتقدند مدیر بهعنوان یک فرد و نه صرفاً یک کارمند نگران آنها است، بهرهورتر و راضیتر هستند. کارکنان راضی به معنی مشتریان راضی هستند که در نهایت منجر به سودآوری کسب و کار میشوند».
برای مدیریت تولید کارآمد و اثربخش در سازمان چه باید کنیم؟
مدیران سایر بخشهای سازمان شاید مسئولیت زیادی در قبال تولید نداشته باشند؛ آنها معمولاً کارکنان را از نظر خروجی و تعامل با مشتریان مدیریت میکنند. البته در صورتیکه تجهیزات دچار مشکل شوند، با بخش یا افراد مربوطه تماس میگیرند و خودشان نسبت به آن مسئولیتی ندارند. کار برخی مدیران نیز عمدتاً مربوط به تجهیزات و نگهداریشان است. اما از این منظر میتوانیم مدیریت تولید را خاص بدانیم؛ چرا که بهنوعی همه فرآیندهای فوق را در بر میگیرد. برای آنکه بتوانیم بهتر از عهده شرایط پیچیده چنین مدیریتی بر بیاییم، در ادامه به نکاتی کاربردی در این خصوص اشاره میکنیم.
باید این اصل مهم را بپذیریم که: «بدون دادههای صحیح، فقط میتوانیم حدس بزنیم، نه تصمیمگیری». این موضوع برای هر صنعتی صدق میکند؛ از جمله تولید. در مدیریت صرفاً در صورتی میتوانید تصمیمات معتبری بگیرید که دادههای لازم را داشته باشید. دادهها میتوانند روندهای خوب یا بد را نشانتان دهند و کمکتان کنند تا الگوهایی را تشخیص دهید که شاید از دیدی کلانتر به کسب و کار میتوانستید کشفشان کنید. حتی میتوانند درباره شکافهای موجود در دادههایتان هشدار دهند؛ چرا که سعی میکنید از آنها برای تصمیمگیری استفاده کنید. برای اینکه بدانید چه دادههایی را در زمینه مدیریت تولید باید جمعآوری کنید، سعی کنید به سؤالات زیر پاسخ دهید:
جمعآوری دادههایی در پاسخ به سؤالات فوق، به معنی توجه کردن به تیم تولید و استفاده کردن از ابزارهایی است که برای مدیریت کارآمد لازم دارید تا معیارهایی قابل اندازهگیری درباره آنچه که در حال انجام است، به دست آورید. دادهها این امکان را فراهم میکنند که امور مختلف تولید را برنامهریزی کنید. همچنین، باعث میشوند تا از تغییرات ناگهانی کمتر غافلگیر شوید.
تداوم برنامهریزی شده و نظاممند آموزش کارکنان، بازخوردگیری دورهای و جمعآوری دادههای تولید از جمله عادتهای موفقیت در فرآیندهای مدیریت هستند. به کارهایی بیندیشید که میتوانید انجام دهید تا مسیر رشد و موفقیت کسب و کارتان را فراهم کنید. چنانچه صرفاً به دنبال حفظ وضعیت فعلی هستید، در اینصورت، زمانی که تغییر لازم باشد به دردسر میافتید. با ایجاد کردن عادتهای موفقیت، حرکت رو به جلو را قبل از آنکه به آن نیاز باشد، شروع میکنید؛ در این حالت، برای هر تغییری در آینده آمادگی دارید.
ممکن است در مدیریت تولید، منظور از حفاظت کارکنان موضوعی از جنس ایمنی فیزیکی تعریف شود. مطمئناً این بخش محافظت مهم است و به همین دلیل است که استانداردهای ایمنی زیادی تهیه شدهاند که باید رعایت کنید؛ اما فرسودگی کارکنان یکی دیگر از دغدغههای مدیران سازمان است که اگر برای رفع آن نکوشید، تشخیص دادن و «برطرف» کردنش دشوار خواهد شد. فرسودگی شغلی باعث استرس، اضطراب، عصبانیت و خستگی کارکنان میشود. این شرایط منجر به احساس ناامنی، ضعف روحیه و جابجایی زیاد نیروی کار در کسب و کارتان میشوند. جابجاییهای زیاد منجر به فرسودگی بیشتر کارکنان خواهند شد، زیرا کارکنانِ کمتر مجبور به تحمل حجم بیشتری از کار خواهند بود و این روند به سیکل معیوبی در سازمان تبدیل میشود.
با توجه به موارد بالا، لازم است مدیریت عوامل انسانی و کنترل کردن فرسودگی شغلی را در اولویت مدیریت تولید قرار دهید و برای ایجاد کردن فرهنگ کاری مثبت در کسب و کارتان تلاش کنید. نتایج پژوهشها حاکی از آن است که کارکنان شاد 13 درصد بهرهوری بیشتری نسبت به سایر افراد دارند. در نتیجه، اگر در مدیریت به این موضوع توجه کنید که فرسودگی شغلی خطری واقعی است، بسیاری از مشکلات مربوطه را به یکباره میتوانید حل و فصل کنید.
برنامهریزی تولید احتمالاً از بزرگترین چالشهای مدیریت تولید است. پرداختن به شیفتهای کاری که بازدهی کافی ندارند، دانستن اینکه چه زمانی باید منابع را افزایش دهید و رسیدگی کردن به درخواستهای کارکنان میتواند بسیار پیچیده باشد. با برنامهریزی انعطافپذیر، میتوانید نیازهای هر شیفت را با اعلام کردن محدودیتها و الزامات کار تعیین کنید. در نتیجه، کارکنانتان بتوانند شیفتهای کاریشان را خودشان انتخاب کنند یا طبق برنامه، با یکدیگر عوض کنند. این نوع برنامهریزی نوبتی به کنترل کردن بهتر هزینههای نیروی کار و افزایش بهرهوری آن کمک میکند.
رویکرد برنامهریزی انعطافپذیر کمی اتوماسیون را در مدیریت ایجاد میکند. به جای اینکه هر بار برنامه را بهصورت دستی تدوین کنید، فقط باید ساختارش را ایجاد کنید و به کارکنانتان اجازه دهید که در داخل این چارچوب انتخاب کنند. باید فکر کنید و ببینید که دیگر در کجا میتوانید اتوماسیون ایجاد کنید؟ چه فرآیندهایی را بهصورت دستی انجام میدهید که مجبور نیستید؟ رویکرد دستی نهتنها باعث خطای انسانی میشود، بلکه میتواند هزینههای بیشتری را از نظر زمان و نیروی کار در پی داشته باشد.
این برنامه آزمایشی مدیریت باید بتواند درک ویژگیهای اصلی عملیات تولید و تنظیم چارچوبی مدیریتی برای آن را آسان کند. محصولات نامطلوب اغلب نارساییهای مختلفی دارند. توجه کردن کافی به آنها میتواند کمک کند تا بفهمید که چگونه بهبود فرآیند تولید ممکن است فروش و سودآوری را افزایش دهد.
KPI ها میتوانند چالشهایی را نشان دهند که ممکن است در مدیریت تولید داشته باشید. ابزاری که استفاده میکنید باید کمکتان کنند تا بتوانید داشبوردی تصویری از کارکرد KPI ها ایجاد کنید. نباید KPI های زیادی را انتخاب کنید. برای شناسایی نقاط ضعف مدیریتی، صرفاً بر روی چند مورد مهم تمرکز کنید که میتوانند کارایی فرآیندهایتان را نشان دهند. اطلاعات شاخصهای مذکور برای ارزیابی کردن چگونگی عملکرد سیستمهایی که در اختیار دارید میتوانند بسیار مفید باشند.
ممکن است ماشینهای قدیمیتری با تواناییهای دیجیتال محدودی داشته باشید. این تجهیزات را میتوانید با کنترلکنندههای منطقی قابل برنامهریزی یا سنسورهایی اضافی برای اندازهگیری عملکردشان بهصورت دیجیتال مناسبسازی کنید.
مطمئن شوید که با بسیاری از بخشهای سازمان برای بهبود همه فرآیندهای مرتبط با مدیریت تولید همکاری میکنید. دادههای بخشهای مختلف را جمعآوری کنید تا بتوانید تمامی الزامات تولید را هوشمندانه در سازمانتان برقرار کنید.
برای تدوین کردن راهبرد مدیریت تولید سازمانتان از تمام دادههایی کمک بگیرید که با بهرهگیری از سیستمهای مختلف گردآوری میکنید. نحوه اندازهگیری تأثیر مالی اجزای مختلف فرآیندهای تولید کسب و کارتان را شناسایی کنید. ممکن است بخواهید نتایج به دست آمده را با میانگینهای صنعتی محک بزنید. برای تدوین کردن راهبرد مدیریتی نتایج عملکرد شاخصهای مذکور را تحلیل کنید.
چگونه از مدیریت تولید برای سرآمدی سازمان و موفقیت بیشتر آن در عرصه رقابت استفاده کنیم؟
برای موفقیت در عرصه رقابت و دستیابی حداکثری به اهداف کسب و کار باید مطمئن شوید که فرآیندهای مدیریتی را به درستی انجام میدهید تا زمان و منابع زیادی را از دست ندهید. اگر این فرآیندها را به خوبی پیش نبرید، ممکن است فرصتهای ارزشمندی را در عرصه کسب و کارتان از دست بدهید. در ادامه به نکاتی کاربردی اشاره میکنیم که برای بیشینهسازی تأثیر مثبت مدیریت تولید بر ساز و کارهای سازمان، ضروری هستند.
بررسی کنید که چه کیفیتی محصولاتتان را شایسته انتخاب میکند. در اینصورت، میتوانید عملیات تولید را بهطور موثرتری مدیریت کنید. مطمئن شوید که از سیستمهای مدیریتی نظیر تیمیار برای حداکثرسازی ظرفیت کیفی تولیدتان کمک میگیرید و نقایصش را شناسایی و رفع کنید. این کار کمک خواهد کرد که محصولاتی هدفمند و باکیفیت برای فروش داشته باشید و همچنان حاشیه سود مناسب سازمان را حفظ کنید.
در تجهیزاتی که برای تولید محصولاتتان به کار میبرید، دقیق شوید. برخی از آنها عبارتند از: چاپگرهای سهبُعدی، ماشینهای برش و بستهبندی، تراکتور، چرخ خیاطی، تریلر و لیفتراک. برای اعمال مدیریتی مؤثر و متناسب با شرایط رقابتی بازار، لازم است موارد زیر را در خصوص تجهیزات بررسی کنید:
مراقب باشید تا از منابع سازمان بهصورت بهینه بهرهبرداری کنید. یکی از اصول مدیریت تولید کمیابی منابع مالی است و تا آنجا که ممکن است نباید بگذارید که منابع هدر بروند. بررسی کنید که آیا میتوانید محصولات جانبی خطوط تولید را بازیافت کنید یا بهنوعی به چرخه استفاده مجدد بازگردانید یا خیر.
به تحولات فناورانهای بیندیشید که از آنها میتوانید برای مدیریت بهتر و انجام دادن بهینه عملیات استفاده کنید. هر چه امکانات تولیدی سازمانتان کارآمدتر باشند، بهتر میتوانید محصولاتی سازگار با نیازمندیهای مشتریانتان تولید کنید. در زیر میتوانید برخی از مهمترین تحولات مذکور را مرور کنید:
از دیگر پیشرفتهای فناورانه تولید میتوانیم به تجهیزات ساخت نمونههای مینیاتوری محصولات قبل از تولید انبوه، فناوری لیزر، تصویربرداری سهبعدی و ساخت فلز اشاره کنیم.
مطمئن شوید که بهترین خدمات را به مشتریانتان ارائه میدهید. این توانایی کمک میکند تا مشتریان بیشتری به دست آورید و فروش و سودآوری کسب و کارتان را ارتقا دهید. برای این منظور، میتوانید از ابزارهای بازاریابی و مشتریمداری کمک بگیرید؛ مثلاً به غیر از خدمات تماس تلفنی، پشتیبانی چت را در وبسایتتان ارائه دهید. طراحی فرم ایمیل یا ابزار خودیاری مثل بخش پرسشهای متداول نیز روشی هوشمندانه برای کمک به مشتریانتان هستند.
به نحوه کاهش ضایعات حاصل از فرآیند تولید توجه کنید. باید مطمئن شوید که زمان یا پول ارزشمند سازمانتان را برای مواردی هدر ندهید که قرار نیست به محصول نهایی تبدیل شوند. ضایعات صنعتی را میتوانید با یافتن راهکارهای مؤثری برای بازیافت یا استفاده مجدد از آنها کاهش دهید؛ مانند استفاده از آنها برای کود یا بهعنوان منبع جایگزین سوخت برای تأسیسات تولیدی.
نرمافزار مدیریت تولید چیست؟
این نرمافزار با ردیابی کردن نحوه ساخت و پردازش محصولات به بهبود عملکرد فرآیندهای تولید سازمانتان کمک میکند و ابزارهایی را در اختیار مدیران قرار میدهد تا بتوانند فرآیندها را کارآمدتر کنند. نمونههایی از این نرمافزارها عبارتند از:
نرمافزارهای مدیریت تولیدی نظیر تیمیار چه مزایایی را برای کسب و کارها در بر دارند؟
این سیستمها به شرکتها کمک میکنند تا نحوه مدیریت کردن فرآیندهای تولید و ارتقای محصولاتشان را نظاممندتر کنند. در ادامه به مهمترین مزایای بهکارگیری آنها در سازمان اشاره میکنیم.
نتیجهگیری
چگونگی مدیریت تولید میتواند موفقیت یا شکست عملیات اصلی و پشتیبانی سازمانها را رقم بزند. در این فرآیند بهنوعی ارزیابی خواستههای مشتریان، مدیریت کردن مواد و منابع سازمان نیز نهفته است و از طرفی، مراحل تحویل محصولات و نگهداری موجودی را نیز در بر میگیرد. کسب و کارها میتوانند از سیستم مدیریت تولیدی نظیر تیمیار برای مقاصد زیر کمک بگیرند: